ىركام انتظارتوام

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

ادب در معاشرت

01 دی 1395 توسط مرضیه عسکری وند

مؤدب بودن یعنی آگاهی از احساسات دیگران و احترام گذاشتن به آنها. شاید خیلی وقت‌ها متوجه ادب دیگران نشویم اما پررویی، گستاخی و رفتار بی‌ملاحظه را خیلی زود تشخیص می‌دهیم. در این مقاله می‌خواهیم به بعضی از اصول و قواعد حفظ ارتباط با دیگران اشاره کنیم. از اینرو به نمونه‌هایی از متداول‌ترین رفتارهای افراد مؤدب و محترم اشاره می‌کنیم. مؤدب بودن روابط شما با دیگران را بهتر می‌کند، برایتان احترام می‌آورد، اعتمادبه‌نفستان را بالا برده و مهارت‌های ارتباطی‌تان را تقویت می‌کند. شاید خیلی از نکاتی که در زیر به آن اشاره می‌کنیم به نظرتان بدیهی برسد اما خیلی وقت‌ها فراموش می‌کنیم رعایتشان کنیم. اگر دوست دارید بدانید که چطور مؤدب بودن می‌تواند ارتباطتان با دیگران را تقویت کند، این مقاله را دنبال کنید. تشخیص بی‌ادبی و گستاخی دیگران کار بسیار راحتی است اما تشخیص این رفتارها در خودتان چندان ساده نیست. به تاثیری که روی دیگران می‌گذارید خوب فکر کنید. خیلی راحت می‌توانید با رعایت این نکات در نظر همه فردی محترم و مؤدب بیایید. در روابط خود با دیگران – دوستان، همکاران، خانواده، مشتریان و همه آدم‌ها — این نکات را رعایت کنید . همیشه سعی کنید از فکرتان استفاده کرده و تاجاییکه برایتان امکان دارد با در نظر گرفتن تفاوت‌های فرهنگی، درست رفتار کنید. ۱- به آدم‌ها سلام کنید – به درستی به دیگران سلام و احوالپرسی کنید، به چشمانشان نگاه کرده و طبیعی لبخند بزنید. نزدیکانتان را در زمان احوالپرسی در آغوش بگیرید و با همکارانتان دست بدهید. طوری رفتار کنید که دیگران دوست داشته باشند به شما نزدیک شوند. فقط به این دلیل که روز بدی داشته‌اید، دیگران را نادیده نگیرید. ۲- کمی برای یک گپ کوتاه وقت بگذارید – می‌توانید درمورد آب‌وهوا یا اخبار روز صحبت کنید یا احوال خانواده آن فرد را جویا شوید. برای صحبت کردن علاقه نشان دهید اما دقت کنید که بیش از اندازه پیش نروید. رفتارتان باید دوستانه و صمیمی باشد و به پیام‌های کلامی و غیرکلامی فرد مقابل نیز توجه داشته باشید. ۳- سعی کنید مسائل مربوط به طرف‌مقابل را به یاد آورید و نظر و پیشنهاد مناسب دهید – اسم همسرشان، تولدشان یا هر اتفاق مهم دیگری که برایشان افتاده را عنوان کنید. همیشه به یاد مشکلات و اتفاقات منفی زندگی دیگران باشید. ۴- همیشه از کلمات “لطفاً” و “ممنون” استفاده کنید – یادتان باشد از دیگران به خاطر کارهایی که برایتان انجام می‌دهند تشکر کنید و وقتی از آنها درخواستی دارید آن را بسیار محترمانه و با استفاده از کلماتی مثل “لطفاً” عنوان کنید. اگر کسی چیزی به شما تعارف می‌کند پاسخ دهید “بله ممنون” یا “خیر متشکرم.” ۵- دیگران را تحسین کنید و بخاطر موفقیت‌هایشان به آنها تبریک بگویید – تحسین شما باید واقعی به نظر برسد. اگر حسادت کنید یا از موفقیت دیگران عصبانی باشید واقعی نشان دادن تحسین و تبریکتان بسیار سخت خواهد شد. ۶- سر کار چه با زیردستان و چه رئیس مؤدبانه رفتار کنید – موقعیت و مقام دیگران را بشناسید و به آن احترام بگذارید. ۷- از زبانی مناسب استفاده کنید – به جنسیت، نژاد، مذهب، دیدگاه سیاسی و سایر مسائل خاص دیگران احترام بگذارید. به هیچ عنوان از الفاظ تحقیرآمیز درمورد هیچ کس در هیچ موقعیتی استفاده نکنید. ۸- یاد بگیرید با دقت به حرف‌های دیگران گوش کنید – وقتی طرف‌مقابلتان حرف می‌زند، خوب توجه کنید. وسط حرف دیگران نپرید یا بی‌توجهی نکنید. ۹- به وقت دیگران احترام بگذارید – سعی کنید وقت‌شناس باشید. ۱۰- در صورت لزوم قاطع باشید- اما به حق دیگران برای قاطع بودن هم احترام بگذارید. ۱۱- غیبت نکنید – سعی کنید نقاط مثبت دیگران را بگویید. ۱۲- بخاطر اشتباهاتتان عذرخواهی کنید – اگر چیزی گفتید یا کاری کردید که بی‌ادبانه و گستاخانه به نظر می‌رسید، از طرف مقابل عذرخواهی کنید اما دقت کنید که بیش ‌از اندازه این کار را تکرار نکنید. ۱۳- از زبانی که فهم آن برای دیگران دشوار باشد استفاده نکنید – سعی کنید ایده‌ها و صحبت‌های پیچیده‌تان را با دقت بیشتری توضیح دهید. ۱۴- برای شنیدن ایده‌ها و نظرات دیگران آماده باشید. ۱۵- مناسب با موقعیت لباس بپوشید- از پوشیدن لباس‌های باز در مکان‌های عمومی خودداری کنید و به کسانیکه در چنین مکان‌هایی لباس باز پوشیده‌اند هم خیره نشوید. هیچوقت رسمی‌تر از موقعیتی که می‌خواهید در آن شرکت کنید لباس نپوشید. ۱۶- با دقت و ملاحظه از شوخ‌طبعی استفاده کنید- مرزهای شوخی کردن را بشناسید و هیچوقت پایتان را فراتر از آن نگذارید. ۱۷- مراقب بهداشت شخصی‌تان باشید- دندان‌هایتان را مرتب مسواک بزنید، لباس‌هایتان را هر روز عوض کنید و از اسپری بدن و عطر استفاده کنید. ۱۸- وقت‌شناس باشید- اگر با کسی قراری دارید، حتماً سروقت یا حتی چند دقیقه زودتر برسید. اگر می‌بینید که ممکن است دیرتر برسید، حتماً فردمقابل را از آن مطلع کرده و عذرخواهی کنید. هیچوقت دیر کردن خود را توجیه نکنید. به وقت دیگران احترام بگذارید و آن را هدر ندهید. ۱۹- سر میز غذا رفتاری مناسب داشته باشید- وقتی در کنار دیگران غذا می‌خورید، از خوردن غذاهایی که بویی تند دارند خودداری کرده، با دهان باز صحبت نکنید و غذا نجوید. ۲۰- در محیط های عمومی، گوشتان را نخارانید، دستتان را در بینی نکنید و ناخن‌هایتان را نجوید. از بازی کردن بیش از حد با موهایتان هم خودداری کنید. داشتن رفتاری درست هیچ هزینه‌ای برایتان ندارد اما در رفتار دیگران با شما و احساسشان نسبت به شما تاثیر قابل‌توجهی می‌گذارد. وقتی مؤدب باشید و رفتاری محترمانه نشان دهید، دیگران نیز با شما همانگونه رفتار خواهند کرد. منبع:مردمان (V 26,540 , 81 today)

 نظر دهید »

ازدواج های مجازی یا ازدواج های قلابی؟

20 آذر 1395 توسط مرضیه عسکری وند

با خود گفتم حالا که عصر ارتباطات است و جهان به کوچکی یه دهکده شده ؛ پس دیگر دغدغه ” فرهنگ بسته ” را ندارم که در ارتباط یا شناسایی دختر دلخواهم جهت ازدواج مشکل داشته باشم. دیگر دامنه گزینشم به چند دختر آشنای همسایه، محل کار و تحصیل و فامیل محدود نیست. می توانم از طریق فضای مجازی و اینترنت و شبکه های اجتماعی از میان این همه دختر برومند، باسواد و های کلاس ؛ دختر مناسب و مطلوبم را بیابم و با او ازدواج کنم. کامپیوتر را روشن می کنم ، به اینترنت وصل می شوم تا از میان هزاران دختر برومند ، با سواد و با فرهنگ؛ که آنها هم، مثل من به اینترنت متصل هستند و دور برشان پر از شبکه های اجتماعی است؛ دست به گزینش بزنم و فهیم ترین همسر عالم را برای خودم انتخاب کنم. با آی دی خودم تو تمام شبکه های مجازی مثل تلگرام ، واتس اپ و…وارد شدم تا شریک زندگی و همدمم را پیدا کنم… یادتان می آید ؛ قبل‌ترها این‌طور نبود. در بیش‌تر مواقع، مادر داماد، عروس را می‌پسندید. گاهی حتی پسر تا بعد از عقد، دختر را نمی‌دید. این وسط ، واسطه‌هایی بودند که با شناخت عمیقی که از دو خانواده و پسر و دختر داشتند، این ازدواج‌ها را جوش می‌دادند و فرصت‌هایی را برای پسر و دختر ایجاد می‌کردند. اما شکل ازدواج‌ها این روزها به دلیل تغییرات اساسی که تکنولوژی در سبک زندگی ایجاد کرده، تغییراتی کرده است. اگر کمی به این دردل ها توجه و تامل کنیم، خواهیم دید که در دل تمام این گلایه ها ساده و عامیانه یک اصل و ارزش نهفته است، والدین پیر و سالخورده ما در میان ادبیات ساده خود، می خواهند یک نکته را که شاید فراموش شده، به ما یادآوری کنند و آن خانواده است. شاید این صحبت و درددل را بارها و بارها شنیده باشیم، گلایه هایی که به عناوین مختلف از زبان هر یک از والدین ما به اندازه ای تکرار شده که دیگر آن ها را نمی شنویم، اینکه، زمانه عوض شده ، جوان ها طور دیگری فکر و عمل می کنند، یک زمانی والدین، جایگاه خاصی داشتند و بدون اجازه آن ها حق آب خوردن نداشتیم، یک زمانی جلوی بزرگترها پاهایمان را دراز نمی کردیم و هزاران گلایه دیگر. اگر کمی به این دردل ها توجه و تامل کنیم، خواهیم دید که در دل تمام این گلایه ها ساده و عامیانه یک اصل و ارزش نهفته است، والدین پیر و سالخورده ما در میان ادبیات ساده خود، می خواهند یک نکته را که شاید فراموش شده، به ما یادآوری کنند و آن خانواده است. ما ایرانی ها در تاریخ خود ثابت کرده ایم که این اصل همواره برای ما مهم و ارزشمند بوده، ارزشی که این روزها گویا به کم رنگی روی آورده و جوانان به آن بهای کمتری میدهند، این روزها جوان ها تاحدودی به خانواده که نهاد آن را والدین تشکیل می دهند، بی مهری می کنند و این بی مهری ها بیشتر در شیوه انتخاب همسر رخ می نماید. ازدواج های مجازی با سقف کاغذی اگر یک روزی جایگاه والدین درراس شکل گیری زندگی دو جوان قرار داشت، گویا اکنون این جایگاه، به حاشیه رانده شده و جای آن ها را فضای مجازی گرفته است، آری از ازدواج های مجازی با سقف کاغذی سخن می گویم، ازدواج هایی که دوامی چند ساله ، چند ماه و حتی چند هفته ای داشته اند. اگر قدیمی ها یا والدین ما نکته ای را مدام یادآور می شوند هر چند با ادبیاتی ساده، از سر تجربه و پختگی بوده ، تجربه ای که اکنون دیگر دیده و شنیده نمی شود. کم نیستند آشنایی ها و در نهایت ازدواج هایی که از فضای مجازی آغاز شده و به نتیجه ای نافرجام ختم شده است. مثال ها در این رابطه بسیار است ، مثل داستان عاشقی پسری در فضای مجازی با دختری که هیچ شناختی از او نداشت و به رغم مخالفت های والدینش، به تنهایی به خواستگاری دختر رفت و در نهایت متوجه شد که این دختر با افراد دیگری در فضای مجازی ارتباطات پنهانی دارد. دست آخر پسر 26 ساله با حمایت های والدینش دختر را طلاق داد و این شکست را تاب نیاورد و خودش را حلق آویز کرد و داغ جوانی اش را بر دل والدین پیرش گذاشت. یا داستان دختری که با ساده لوحی با فردی در فضای مجازی آشنا شد و رویای ازدواج با غریبه، او را از خانه فراری داد و در دام اعتیاد اسیر شد و دیگر نه راه پیش داشت و نه راه پس. یا ماجرای دختری ۲۰ ساله که فرزند تاجری ثروتمند ساکن یکی از استان های کشور بود که از طریق شبکه اجتماعی واتس آپ، فریب مردی را خورده بود که جز پشیمانی برایش سودی نداشت. دخترک در تشریح جزئیات فریب خوردنش می گوید: چند وقتی بود که با پسری از طریق واتس آپ آشنا شدم، چیز زیادی از او نمی دانستم ولی آنطور که فهمیدم ۲۵سال سن داشت، مدت زیادی نبود که او را می شناختم ولی در همین مدت کوتاه خیلی برایم جذاب به نظر می رسید البته آنگونه که خودش را درپشت واتس آپ معرفی کرده بود و من نیز به این دوستی اعتماد کرده بودم و او را قبول داشتم. ازدواج مجازی با اینکه زمان کوتاهی از مدت آشنایی ما از طریق واتس آپ می گذشت اما در همین مدت کوتاه، بسیاری از اطلاعات زندگی من در اختیار او قرار گرفت البته او با زیرکی در بعضی از پست هایی که برایم می فرستاد از زندگی شخصی من نیز سوالاتی می پرسید، درآمد و شغل پدرم برایش خیلی اهمیت داشت. یادم هست وقتی که گفتم پدرم یک تاجر ثروتمند است برای دفعه اول اصلا باورش نشد و فکر می کرد من واقعیت را پنهان می کنم، برای همین چند مرتبه در مورد شغل پدرم سوال می کرد و من ندانسته از نقشه ای شوم، تمام واقعیت های زندگی ام را با او مطرح کردم. تااینکه روزی تقاضای ملاقات حضوری کرد و من هم مثل همه روزهای گذشته که به او اعتماد کرده بودم ،حاضر به این ملاقات شدم ، دیداری که به دور از اطلاع خانواده ام شکل گرفت و تقدیری بد را برایم رقم زد. در یکی از شهرهای خراسان رضوی قرار ملاقات گذاشت، آن روز به هر بهانه ای بود خودم را به قرار ملاقات رساندم. او مرا به شهری که بعدا فهمیدم زابل است آورد، بلافاصله پس از رسیدن به زابل مرا دراتاق منزلی زندانی کرد و تلفن همراه ام را گرفت، تازه فهمیده بودم چه کلاهی بر سرم رفته و آرزوهای من قلابی است. به صراحت می گفت من تو را فقط به خاطر پول پدرت به اینجا آوردم، او درخواست ۷۰۰ میلیون پول از پدرم داشت، حتی تصمیم داشت که مرا به افغانستان ببرد تا ۷۰۰ میلیون به دستش برسد اما پدرم پس از اولین تماس خودش را به زابل رساند، البته با همان مقدار پولی که او می خواست و سربازان گمنامی که مرا از چنگال دام شیطانی او نجات دادند. شبکه های مجازی و زندگی خانوادگی در طول شبانه روز هزاران اتفاق این چنینی در پس این تکنولوژی رخ می دهد که پایبند نبودن به ارزش های خانواده مسیر پرتگاه را بیشتر برای قربانیانش فراهم می کند. بسیاری از کارشناسان خانواده معتقد هستند برخی از استفاده‌ کنندگان از شبکه‌های اجتماعی تا جایی پیش رفته‌ اند که زندگی خانوادگی آنها تحت تاثیر قرار گرفته و مشکلاتی برای آنها به وجود آمده است و گاهی نیز زندگی برخی افراد در اثر استفاده از این شبکه‌ها به مرز جدایی و طلاق رسیده است، نگرانی خانواده‌ها نیز از حضور فرزندان خود در این شبکه‌ها بسیار زیاد است. آسیب شناسان معتقدند در ازدواج هایی که مورد تایید والدین نیست، زوج جوان از اعتماد به نفس کمتری در زندگی مشترک برخوردار هستند این در حالی است که ازدواج های موفق شامل ازدواج هایی است که علاوه بر موافقت زوجین برای ازدواج، والدین نیز موافق باشند. به دلبستگی های اینترنتی اعتماد نکنید بسیاری از کارشناسان خانواده معتقد هستند برخی از استفاده‌ کنندگان از شبکه‌های اجتماعی تا جایی پیش رفته‌ اند که زندگی خانوادگی آنها تحت تاثیر قرار گرفته و مشکلاتی برای آنها به وجود آمده است و گاهی نیز زندگی برخی افراد در اثر استفاده از این شبکه‌ها به مرز جدایی و طلاق رسیده است، نگرانی خانواده‌ها نیز از حضور فرزندان خود در این شبکه‌ها بسیار زیاد است. دردلبستگی های بوجود آمده در دوستی های اینترنتی این امکان وجود دارد که منجر به سوء استفاده افراد فرصت طلب شود وتجربه نشان داده که دراین دوستی ها، فرصتی برای انتخاب و شناخت صحیح دختر و پسر از یکدیگر به وجود نمی آید. به نظر می رسد در این رابطه ها، بیش تر نوعی عشق ورزی کور وجود دارد و عنصر خرد ورزی و عقلانیت در تصمیم گیری، بسیار کمرنگ است. اغلب این نوع دوستی ها، با انگیزه تفنن، سرگرمی و هوسرانی شکل می گیرد، عمر این دوستی ها بسیار کوتاه است و آنچه که در پی آن باقی می ماند تعارض فکری و احساسی دختران و پسران و از دست دادن اعتماد به نفس و به وجود آمدن بدبینی در بین آنها است. آنچه مهم است پیشگیری از وقوع چنین آسیب هایی است که برای پیشگیری از آنها، باید خانواده ها به نقش حیاتی خود در برابر فرزندان آگاه شوند تا بتوانند الگوهای صحیح رفتاری را به فرزندان ارائه دهند و آنها را در برابر آسیب های اجتماعی واکسینه کنند. بازگشت به ریشه ارزش ها و باورهایمان و استفاده صحیح و به جا از تکنولوژی، راهگشای حل بسیاری از آسیب های اجتماعی است، راهکاری ساده که اکنون بسیاری از کشورهای توسعه یافته به آن دست یافته اند، راهکاری که روزگاری ریشه در نهاد خانواده ایرانی داشت. بیایید به باور هایمان بازگردیم. منبع: خبرگزاری ایرنا،باشگاه خبرنگاران جوان

 نظر دهید »

دختران فراری

03 آذر 1395 توسط مرضیه عسکری وند

ازپیامدهای منفی فشارهای اجتماعی و خانوادگی، می توان به فرار نوجوانان خصوصا دختران اشاره کرد که درسالهای اخیر بسیار شایع شده است. در سالهای اخیر پدیده “دختران فراری” به موضوعی تبدیل شده که در اکثر محافل، مسئولین و کارشناسان امر در پی یافتن راه حلی به منظور جلوگیری از رشد آن در جامعه هستند، چراکه اکثر دخترانی که از خانه فرار می کنند در همان ساعت های اولیه مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و این مسئله تنها روزنه امید بازگشت این دختران به کانون خانواده را به ناامیدی تبدیل می کند. دختران فراری چه عواملی منجر به فرار از خانه می شود؟ **خشونت در خانواده اعمال خشونتهای روحی، جسمی از سوی اعضای خانواده، عامل بسیار مهمی در فرار دختران است. بسیاری از دخترانی که قربانی این خشونتها می باشند به دلیل ترس از آزاردهندگان و آبروی خویش، جرات اظهار مشکلاتشان را ندارند، لذا از خانه فرار می کنند و در شرایطی که از سوی نیروهای امنیتی مجبور به بازگشت شوند ، تمایلی به اینکار ندارند . زیرا از محیط ناامن خانه می هراسند . **تبعیض بسیاری از والدین آگاهانه و یا ناآگاهانه با تبعیض بین فرزندان ، موجب اختلاف بین آنها و دلسردی آنها از زندگی می شوند . تبعیض در مواجه با خطاها و اشتباهات فرزندان دختر و پسر و تنبیه تبعیض آمیز بر اساس برتری پسر بر دختر یا بالعکس موجب سلب اعتماد به نفس و بدبینی فرزندان نسبت به والدین می شود . تبعیض با روحیه حساس و عزت نفس دختران منافات دارد و لطمات جبران ناپذیری را بر روح و روان آنها وارد می کند. **محدودیت مطلق در بعضی خانواده ها به خواسته های مادی ، معنوی فرزندان توجهی نمی شود . لذا توانایی و مقاومت آنها درهم می شکند، و از هر فرصتی جهت عدم پیروی از هنجارهای خانواده بهره می برند و در صدد هستند با فرار از خانه ،از این محدودیت ها رهایی یابند . گاه آنچه که اجتماع بطور عملی به او می آموزد با ارزشهای خانوادگی سنخیتی ندارد و همین امر شخصیت او را دچار دوگانگی می نماید. دختران امروزدچار خود درگیری میشوند و برای فرار از این حالت به شیوه های مختلفی نظیر فرار از خانه متوسل می گردند **آزادی مطلق توجه بیش از حد متعارف و در اختیار بودن امکانات فوق حد سنی فرزند می تواند زمینه مسائلی چون فرار از خانه را ایجاد نماید. وقتی که تمایلات و خواسته های فرزندان محقق می شود ، لذا به محض ایجاد مشکلات و بحرانها و فشارها ی زندگی، که در آن امکان تحقق برخی از آرزوها سلب می شود و یا در شرایطی که خواسته های فرزند به افراط می گراید و والدین با آن مخالفت می نمایند . فرزند، به دلیل تربیت عاطفی (نه تربیت عقلانی ) روحیه عدم درک منطقی شرایط ، ناز پروری و کاهش دامنه استقامت، عصیان و طغیان نموده و همین امر موجب دوری او از والدین و اعضای خانواده می گردد که نهایتا می تواند زمینه فرار از خانه را فراهم نماید . ** وسایل ارتباط جمعی نقش رسانه های جمعی به ویژه ماهواره و اینترنت در رواج بی بندو باری اخلاقی ، مقابله با هنجارهای اجتماعی ، عدم پایبندی مذهبی و بلوغ زود رس نوجوانان در مسائل جنسی حائز اهمیت است. دختران فراری **شهرنشینی بافت اجتماعی شهرهای بزرگ و پیچیدگی روز افزون زندگی شهری ، فرصت ارتکاب جرائم و رفتارهای ضد اجتماعی را فراهم می کند . جاذبه شهرهای بزرگ ، رفاه، تجملات شهری و امکانات مادی، انگیزه در اختیار داشتن آنها و زندگی در این محیط را مضاعف می کند و سیل عظیم جمعیت با هدف یافتن شغل و دستیابی به امکانات فوق مهاجرت می نمایند وشهرهای بزرگ را با خرده فرهنگهای مختلف در هم می آمیزند و بدین ترتیب پایبندی به آداب و رسوم کاهش می یابد و آزادی عمل فرد نیز بیشتر می شود. گاهی همین سراب زندگی مرفه شهری و آزادی عمل دختران را به سوی شهرها متواری می نماید. **تغییر ارزشها انسانهای دنیای امروز در چهار راه سرگردانی و تضاد ارزشها گرفتار آمده اند و نمی دانند به کدامین سو حرکت کنند . از یک سو جامعه بستر نوینی از ارزشهای اجتماعی مدرن را مقابل دیدگان افراد قرار می دهد و از سوی دیگر فرد را با بن بستهای بسیاری در دستیابی به اهداف جدید مواجه می کند . جوان امروز در این شرایط با مشکل بحران هویت روبروست . گاه آنچه که اجتماع بطور عملی به او می آموزد با ارزشهای خانوادگی سنخیتی ندارد و همین امر شخصیت او را دچار دوگانگی می نماید. دختران امروزدچار خود درگیری میشوند و برای فرار از این حالت به شیوه های مختلفی نظیر فرار از خانه متوسل می گردند . اقتصادی برخی از صاحبنظران مشکلات اقتصادی را علت عمده آسیبهای اجتماعی می دانند . البته این به مفهوم نگرش تک عاملی در تبیین انحرافات نمی باشد . به اعتقاد آنان عوامل اقتصادی درچگونگی زندگی فردی و اجتماعی تاثیر گذار است . فقر و توزیع ناعادلانه ثروت به همراه فقر فرهنگی زمینه ساز انواع رفتارهای نابهنجار می باشد . امروزه فشار و مشکلات اقتصادی ، احتمال دو شغله بودن و اشتغال نان آوران خانواده در مشاغل کاذب یا غیر مجاز را افزایش داده است . همین مسئله منجر به کم توجهی آنها نسبت به نیاز جوانان ، رفع مشکلات روحی و روانی و تربیت صحیح و شایسته آنها گردیده است. راهکارهای پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی فرار : طی سال های اخیر برای پیشگیری اولیه و ثانویه از این آسیب اجتماعی مراکزی ایجاد شده است که به ساماندهی دختران فراری می پردازند، با وجود این هنوز هم شاهد این بحران اجتماعی هستیم، کارشناسان راهکارهای متعددی را برای پیشگیری از این معضل پیشنهاد می کنند. ترویج عقاید مذهبی و دینی و درونی کردن آن برای نوجوانان و جوانان از عوامل مهم کاهش فرار جوانان است که باید مورد توجه خانواده قرار گیرد و فرزندان خود را به رعایت اصول مذهبی و انجام فرائض دینی تشویق کنند زیرا مقید بودن به فرائض دینی سد محکمی در پیشگیری از آسیب ها و معضلات اجتماعی است الف- برطرف کردن فقر: منظور از فقر، فقر فرهنگی و عاطفی است نه فقط فقر اقتصادی،‌ با توجه به اینکه پدیده دختران فراری در خانواده های پرجمعیت بیشتر دیده می شود از طرفی مبدا دختران فراری غالبا شهرهای کوچک و مناطقی است که ساکنانش بسیار متعصبانه رفتار می کنند، خانواده ها باید بدانند محدود کردن بیش از حد دختران، منع کردن آنها از تحصیل و اقداماتی از این دست سعادت به همراه ندارد. ب- پررنگ کردن مذهب: ترویج عقاید مذهبی و دینی و درونی کردن آن برای نوجوانان و جوانان از عوامل مهم کاهش فرار جوانان است که باید مورد توجه خانواده قرار گیرد و فرزندان خود را به رعایت اصول مذهبی و انجام فرائض دینی تشویق کنند زیرا مقید بودن به فرائض دینی سد محکمی در پیشگیری از آسیب ها و معضلات اجتماعی است. دختران فراری -زنان ج- ارائه آموزش های مختلف به والدین در خصوص نحوه رفتار با فرزندان از طریق رسانه های گروهی خصوصا رادیو و تلویزیون: بچه ها باید اطمینان کنند که هر اتفاق بدی که برایشان افتاده باشد با صحبت کردن درباره آن با پدر و مادرشان وضع از آنچه که هست خرابتر نمی شود، ایجاد یک رابطه سالم بین اعضای خانواده، تبعیض قائل نشدن والدین بین فرزندان، شناخت و آگاهی والدین از روحیات جوانان، حمایت از حقوق اجتماعی زنان، استفاده از مددکاران و مشاوران با تجربه در مدارس، پارک ها، ترمینال ها و راه آهن برای شناسایی دختران فراری، رفع موانع قانونی برخورد با والدینی که نوجوانان و کودکان خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهند.فراهم کردن زمینه اشتغال سالم و مناسب برای دخترانی که دوره بازپروری را در مراکز اصلاح و تربیت گذرانده اند و انجام تحقیقات گسترده درباره علل خانه گریزی و فرار مجدد دختران از دیگر راهکارهای پیشگیری از این اسیب اجتماعی است. دخترانی که فرار می کنند تصوّر شان از فرار به دست آوردن شرایط واقعاً خوب است اما این (تصور رویایی )شاید فقط 24 ساعت طول بکشد بسیاری از دختران بعد از 24ساعت فجایعی را تجربه کرده اند که درک کردنش خیلی سخت است : مورد تجاوز قرارگرفته اند _کتک خورده اند _خانه هایی که از ترس به آنجا پناه می برند و بعد از آنجا آسیب می بینند ولی واقعاً اکثر شان دنبال یک زندگی خوبند و میخواهند محبت را تجربه کنند یا استقلال و خود بودن را یعنی به دنبال یک امید واهی هستند . گرچه پدیده خانه گریزی دختران درنگاه اول پدیده فردی به نظر می رسد، اما با توجه به پیامدهای سوء آن در جامعه ، تبدیل به یکی از آسیب های اجتماعی جدی در سالهای اخیر شده است. درطی سالهای اخیر برای پیشگیری اولیه و ثانویه از این آسیب اجتماعی مراکز مداخله در بحران های اجتماعی زیر نظر سازمان بهزیستی در شهر های بزرگ ایجاد شده ، که به امر ساماندهی دختران فراری می پردازند. اما با وجود این شاهد افزایش این پدیده در جامعه هستیم و به نظر می رسد فعالیت بهزیستی و سایر ارگانهایی زیربط چندان موفقیت آمیز نبوده است. دختری که امروز از خانه به لحاظ اوضاع بد اقتصادی ، اعتیاد والدین ، ازدواج اجباری و.. فرار می کند ، وقتی با سرزنش و تحقیر و تهدید والدین روبه رو شد و جامعه هم به جای حل و پرداختن به مشکل ، او را انگشت نما کرد ، مسلما تبدیل به زن خیابانی ، معتاد ، دزد و حرفه ای سابقه دار می شود. و در واقع می توان گفت همه این آسیبها به نوعی با هم در ارتباط هستند واقعیت این است که هیچ یک از دختران جامعه ما دوست ندارند فضای خانه را با همه سختی ها و مشکلاتش رها کرده و در منجلابی از فساد و تباهی بیفتندامابرخی شرایط و عوامل در جامعه و خانواده (چناکه در بخشهای قبل اشاره شد ) آنها را نا خواسته به سمت خانه گریزی سوق می دهد. دختران فراری از روز اول فراری و خیابانی نبودند. اگر زندگی آنها را بررسی کنیم می بینیم پدر و مادر نداشتند ، یا والدین معتاد داشتند ، یا فقر اقتصادی در این امر دخیل بوده است. دختری که امروز از خانه به لحاظ اوضاع بد اقتصادی ، اعتیاد والدین ، ازدواج اجباری و.. فرار می کند ، وقتی با سرزنش و تحقیر و تهدید والدین روبه رو شد و جامعه هم به جای حل و پرداختن به مشکل ، او را انگشت نما کرد ، مسلما تبدیل به زن خیابانی ، معتاد ، دزد و حرفه ای سابقه دار می شود. و در واقع می توان گفت همه این آسیبها به نوعی با هم در ارتباط هستند. بنابراین مسئولین امر می بایست پدیده خانه گریزی دختران را یک آسیب جدی قلمداد کرده و در جهت کاهش آن اقدامات اساسی انجام دهند. البته برای پیشگیری بهترو بیشتر همه جامعه باید فعالیت كنند،مطبوعات ، صداو سیما ، خانواده ها ، متولیان امر فرهنگی و مدرسه و… می توانند در پیشگیری از این آسیب اجتماعی موثر باشند. نوع مطلب : دختران فراری وفحشا، برچسب ها : لینک های مرتبط : نظرات (0) عظیم جان آبادی 1391/11

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ىركام انتظارتوام

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • نورمهتاب
  • بدون موضوع
  • دختران فراری
  • معاشرت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس